به دوستم میگم دیشب تو کرمان یه پسره بنزین ریخته سرش خودشو تو خیابون اتیش زده...
میگه سوخت؟!
پَ نه پَ یه جون گرفت رفت مرحله بعد !
ميگم بايد ساعت دوازده خونه باشم ميگه اگه نري نگرانت ميشن؟ميگم پـَـــ نــه پـَـــ چون سيندرلا هستم اگه ساعت 12 خونه نباشم دستم رو ميشه
میگم: سعدیا مرد نکونام نمیرد هرگز....... مرده آن است که نامش به نکویینبرند. رفیقم میپرسه: شعر سعدیه؟؟؟......پَـــ نـ پَـــ.......کار جدید ساسی مانکنه.......پروژه ی جدیدش نصیحت شعرای بزرگه!!!!! :-؟
با رفیقم رفتیم پیک نیک ... بهش چاقو دادم در کنسروو باز کنه ...
میگه: با چاقو بازش کنم؟!
پَ نه پَ راست کلیک کن روش اوپن ویت بزن با مدیا پلیر بازش کن